بی‌ حاصلی


من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست

تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

هوای غربت و بغض همیشه سر‌ بسته

بخار آه من و این سکوت پیوسته

عبور مبهم افکار موج‌دار و طویل

نگاه منتظر چشم‌های من، خسته

 

و دنگ دنگ کر کننده‌ی ساعت!

 

من و همین قلم و کاغذ همیشگی‌ام

و خط‌خطی تصوراتم از این زندگی‌ام

و خانه‌ای که هیچ‌وقت خانه نشد

که جزیی از همه این شب و غریبگی‌ام

 

و چک چک گذر عمر با عادت!

 

هراس و ترس و توهم، همیشه بی‌تابی

همیشه پچ‌پچ ذهنی و درد بی خوابی

سیاهی شب و کابوس‌های تکراری

نگاه خیره و خشکم به نور مهتابی

 

و عبور از مرز نازک نفرت!

 

نفس نفسْ زدنِ ناگزیر ماهی‌ها

کشیدن نُک ناخُن بر این سیاهی‌ها

نساختن و سوختن به پای امّیدی

که می‌کشد دل خون را به این دوراهی‌ها

 

و سر کشیدن دوباره‌ی غربت!

 

نگاه خیره ساعت به چشم خسته من

نگاه من به دوراهی خفتن و رفتن

نگاه جاده که دریای ریگ می‌بارد

و رهسپاری روحم، بدون برگشتن

 

و قورت دادن آخرین قطره منت!

 

 



نظرات شما عزیزان:

zahra
ساعت22:57---4 فروردين 1393
سلام سال نو مبارك به منم يه سربزن .

معصومه (هاله)
ساعت22:12---4 آذر 1392
به!آبجی خانوم خیلی شعرات خوب بود فوق العاده!بابا این کاری ای!آبجی ما استاده :ایکس همه این صفحه رو خوندم چون ازاین بیشتر از همه خوشم اومد واسه این نظر میذارم :دی

آقا اسم منو عوض کن "بوی شوق" کیه؟عنوان وبلاگم به این شیکی اون رو بذار خوب :|

"گفتمش چونی؟گفت بر قانون خویش"
پاسخ: به به... ببین کی اینجاست..!!! دمت گرم آبجی... میای اینجا آدم فکر نمیکنه کار بیهوده کرده! بازم بیا! (پاکن‌امم بردار بیار!) به به چه عنوانی!! چشششششم آبجی... قبلیه هم خیلی خوب بود : هان ای آیینه حاشا کن مرا... پ. ن : امروزم کلاس نیومدی... فکر نکن با این غیبتا من بی خیال پاکنم میشم!


ملیحه
ساعت21:02---21 مهر 1392
سلام!

تو منو به وبلاگت وابسته کردی، بعدش دیگه گذاشتی رفتی ...

خب خانومی، یه چیزی بنویس دیگه

(ناگفته نمونه، میدونم سرت شلوغه، اما خب دلم برای نوشته هات تنگ شده )
پاسخ: چی بگم آخه من به تو ؟؟!!! (یه چیزی می‌نویسی آدم نه به شوخی میتونه چیزی بگه... نه جدی!) چشم دوس جونم چشم... :)


م . محمدی مهر
ساعت17:52---3 مهر 1392
من و همین قلم و کاغذ همیشگی‌ام

و خط‌خطی تصوراتم از این زندگی‌ام





فکر می کنم وزن مشکل داره
پاسخ: درست میگین، خودم هم متوجهش بودم، انشالله سر فرصت درستش می‌کنم. خیلی ممنون از بازدید و دقت نظرتون :)


ملیحه
ساعت3:03---29 شهريور 1392
پس عجب ثوابی کردم!
پاسخ:
بعععله


ملیحه
ساعت1:03---29 شهريور 1392
سلام دوس جونم!

خدایی عجب شعری سرودی

دستمریزاد

اشک از چشام بیرون جهید
پاسخ:
دلی که دل‌خوشی‌اش را نوشته بر دیوار:

همین عبور چشم تو از کنار این اشعار

قدیما این شکلک گریه یاهو رو که میدیدم نمیتونستم بگم اشکش در میاد، چون در نمیاد... بیرون می‌جهه!! یکی از مشغله‌های ذهنیم رو حل کردی دوست جونم!!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب:, 19:44 توسط فاطمه صلاحی| |